چند تا حرف...


یادت باشه هیچ وقت نگهبان یک رابطه نباشی . رابطه ای که همیشه ترس ِ از دست دادنش رو داشته باشی ، و بخوای بند ایجاد کنی تا مستحکمش کنی ، همیشه به بندی بنده . این رابطه هیچوقت آرومت نمی کنه . تو رو به آرامش ته دنیا نمی رسونه .

" در آن طلا که محک طلب کند ، شک است . شک ، چیزی به جای نمی گذارد . مِهر ، آن متاعی نیست که بشود آزمود و پس از آن ، ضربه ی یک آزمایش به حقارت آلوده اش نسازد . "
و به یاد بسپار :
           ایمان ، نیاز به آزمون را مطرود می کند .

و آخر اینکه از یک رابطه برای خودت یک تکیه گاه مطلق درست نکن . خوبه که درختی باشه تا موقع خستگی هات بهش تکیه بدی و آروم بشی ، اما تکیه دادن ِ مطلق ، یعنی وا دادن . و این ، پویایی ِ رابطه رو از بین می بره . خوبه درختی باشه که بهش تکیه کنی ، و در عین حال اونی باشی که درخت هم بهت تکیه بده .
" چیزی خوف ناک تر از تکیه گاه نیست . ذلت ، رایگان ترین هدیه ی هر پناهی ست که می توان جُست . "

 

نقل از:پد رخوانده

نظرات 1 + ارسال نظر
مهناز - پاهای کثیف سه‌شنبه 3 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 12:30 ب.ظ http://mahnaz.blogsky.com

نوشته هات قابل تامل اند...
اما به نظرم تکیه گاه اونقدر ها هم خوف ناک نیست . به شرطی که تمام وزنتو روش نندازی...
شاد باشی و خوش

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد